جدول جو
جدول جو

معنی قره بموئن - جستجوی لغت در جدول جو

قره بموئن
تشنه شدن مفرط گوسفندان به هنگام لیسیدن نمک، آغاز تمنای
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کوتاه آمدن، دست پایین گرفتن، پایین آمدن
فرهنگ گویش مازندرانی
به تنگ آمدن، بی قراری کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
اقرار کردن، به زور اقرار کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
ذخیره کردن هیزم، چیدن منظم
فرهنگ گویش مازندرانی
پایین آمدن
فرهنگ گویش مازندرانی
درآمدن، سر از خاک بیرون زدن، به پشتیبانی از کسی برخاستن
فرهنگ گویش مازندرانی
مستعمل شدن، ضایع شدن، درهم و برهم شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
گرفتار شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
آمدن از آن سوی رودخانه یا هر محل سخت گذر، انجام کاری دشوار
فرهنگ گویش مازندرانی
پی در پی دچار بدشانی شدن
فرهنگ گویش مازندرانی